شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد رضا زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اسحاق ولی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم این چند کلمه وصیتنامه را برای چندمین بار مینویسم. با کمال صحت و سلامتی جسمی و روحی این جانب اسحاق ولیزاده فرزند ابراهیم، شماره شناسنامه 10، صادره از مشکان نیریز. بنده در حدود هشتاد هزار تومان بدهکارم که تمام آن در دفتر حساب بنده نوشته شده و خانواده بنده از آن کاملاً باخبرند و اول از اموال بنده بدهی مرا بدهید و بپردازید. وکیل و وصی من خود همسرم است تا بچهها کبیر شوند انشاءالله....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم این چند کلمه وصیتنامه را برای چندمین بار مینویسم. با کمال صحت و سلامتی جسمی و روحی این جانب اسحاق ولیزاده فرزند ابراهیم، شماره شناسنامه 10، صادره از مشکان نیریز. بنده در حدود هشتاد هزار تومان بدهکارم که تمام آن در دفتر حساب بنده نوشته شده و خانواده بنده از آن کاملاً باخبرند و اول از اموال بنده بدهی مرا بدهید و بپردازید. وکیل و وصی من خود همسرم است تا بچهها کبیر شوند انشاءالله....
زندگینامه جانباز احمد کاغذ دست
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد کاغذ دست فرزند محمد حسن، در تاریخ 20/9/1345 در خانوادهای ساده و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی و سال اول دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رساند. برای شرکت در جنگ تحمیلی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی، درس و مدرسه را رها نموده و تا سال 1365 که شدیدا" مجروح گردید مداوما" در جبههها...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد کاغذ دست فرزند محمد حسن، در تاریخ 20/9/1345 در خانوادهای ساده و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی و سال اول دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رساند. برای شرکت در جنگ تحمیلی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی، درس و مدرسه را رها نموده و تا سال 1365 که شدیدا" مجروح گردید مداوما" در جبههها...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی محمد عنایت الهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از شهید گفتن و از شهادت نوشتن، کلام آدمی را دلنشین، قلم و سطور نگاشته را الهی میکند. چون شهید با خون خود، همه خوبیها را امضا کرده و درس الهی شدن را به بشریت آموخته است. علیمحمد، از قبیله شهیدانی است که سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. از همان کودکی علاقه به اسلام، قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) باتربیت خانواده در دلش جای گرفت. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از شهید گفتن و از شهادت نوشتن، کلام آدمی را دلنشین، قلم و سطور نگاشته را الهی میکند. چون شهید با خون خود، همه خوبیها را امضا کرده و درس الهی شدن را به بشریت آموخته است. علیمحمد، از قبیله شهیدانی است که سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. از همان کودکی علاقه به اسلام، قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) باتربیت خانواده در دلش جای گرفت. دوره ابتدایی...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...
زندگینامه آزاده و جانباز جواد جهانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
زندگینامه جانباز ابراهیم دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ابراهیم دمیری در تاریخ 3/3/1340 در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای تمشولی واقع در بخش آباده طشک از توابع نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی و خردسالی را در جمع گرم و صمیمی خانواده به پایان رسانیده و در سن 6 سالگی وارد دبستان پارسا در روستای تمشولی شد. دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند. از آنجایی که روستا فاقد مدرسه راهنمایی بود. با توجه به اینکه میل سرشاری به ادامه تحصیل داشت، عازم...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ابراهیم دمیری در تاریخ 3/3/1340 در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای تمشولی واقع در بخش آباده طشک از توابع نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی و خردسالی را در جمع گرم و صمیمی خانواده به پایان رسانیده و در سن 6 سالگی وارد دبستان پارسا در روستای تمشولی شد. دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند. از آنجایی که روستا فاقد مدرسه راهنمایی بود. با توجه به اینکه میل سرشاری به ادامه تحصیل داشت، عازم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قاسم در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۷ در فضای سرسبز و معنوی روستای تمشولی بخشِ آباده طشک، از توابع نیریز میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. در آغوش پر صفای مادر و با همراهی پدری مهربان زندگی را آغاز کرد و در سن ششسالگی وارد دبستان جهاد روستای تمشولی شد. تحصیلات ابتدایی را با جدیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل در مدرسه کوشکک ثبتنام کرد. پس از اتمام سال دوم راهنمایی، بروز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قاسم در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۷ در فضای سرسبز و معنوی روستای تمشولی بخشِ آباده طشک، از توابع نیریز میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. در آغوش پر صفای مادر و با همراهی پدری مهربان زندگی را آغاز کرد و در سن ششسالگی وارد دبستان جهاد روستای تمشولی شد. تحصیلات ابتدایی را با جدیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل در مدرسه کوشکک ثبتنام کرد. پس از اتمام سال دوم راهنمایی، بروز...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچههای پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوشرویی یدالله سخن میگویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر میآورند، لبهای خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری میکنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ میلغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت مینویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نیریز، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچههای پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوشرویی یدالله سخن میگویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر میآورند، لبهای خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری میکنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ میلغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت مینویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نیریز، در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
21
22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 بعدي